کد خبر: 25286
تعداد نظرات: 4 نظر
تاریخ انتشار: - آوریل 26, 2018
نمک و آب روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک... مطالعه بیشتر »

نمک و آب

روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی.

استاد پرسید: «مزه اش چطور بود؟»

شاگرد پاسخ داد: «خیلی شور و تند است، اصلاً نمی شود آن را خورد.»

پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: «کاملا معمولی بود.»

پیر هندو گفت: «رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شود همچون مشتی نمک است و اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیعتر می شود، می تواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی تا یک لیوان آب.»

ارسال به تلگرام
برچسب ها:
ارسال به دوستان
انتشار یافته: 4

آوریل 26, 2018

کيفيت سايت عالي….

آوریل 26, 2018

پست فوق العاده اي بود

آوریل 26, 2018

درود – اگه بازم مثل اين داريد بگذاريد

آوریل 26, 2018

بسيار سپاسگذارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

پربازدید ها
چندرسانه ای